در شش برنامه هاي توسعه گذشته که البته بخشي از پنجمين دوره و ششمين دوره ي پنج ساله ي توسعه در دولت روحاني واقع شد چه اتفاقي افتاد؟
به گزارش
هفت چشمه به نقل از
جهانبين نيوز؛ دولت روحاني براي اجراي برنانه هاي توسعه نه برنامه ريزي صحيح داشت نه کنترل و نه اجرا ، همه چيز با برجام و مذاکره گره خورد.
متوسط دستيابي به اهداف کل برنامه ها در شش دوره ي گذشته کمتر از ۳۵ درصد بود و در دولتهاي ۱۱ و ۱۲ به مراتب پايينتر...
چشم انداز رشد اقتصادي ۸درصد از سال ۹۲ و ۹۳ با حدود ۳ درصد و ۹۴ حدود صفر و در سال ۹۵ کمي بيش از ۸ درصد و ۹۶ حدود ۴ درصد و از سال ۹۷ تا ۹۹ منفي و در سال ۱۴۰۰ کمي مثبت با يک اشفتگي و عدم تبعيت از يک مدل مشخص اقتصاد کشور را با بحران روبرو کرد.
رشد تجارت خارجي با چشم انداز ۲۱/۷ درصد در برنامه ششمتوسعه در سال ۹۵ منفي ۹درصد و ۹۶ با ۱۱/۲ درصد و درسالهاي ۹۷ و ۹۸ از منفي سه دهم درصد تا منفي دو و نه دهم درصد با يک اشفتگي محض روبروست.
درامدهاي مالياتي به علت تورم بسيار بالا درشت نشان داده ميشود اما ميزان تحقق ان در سال ۹۹ با چشم انداز بيش از ۲۵۰ هزار ميليارد تومان ، کمتر از ۱۷۰ هزار ميليارد تومان محقق گرديده شده است.
نرخ رشد سرمايه گذاري بعنوان يک گزاره تاثير گذار با چشم انداز ۲۱ درصد مثبت که از سال ۶۸ تا ۹۱ با يک شيب مثبت ۶/۲ درصد مثبت همراه بود از سال ۹۱ تا ۹۸ با شيب منفي ۶/۸ درصد نزول کرد .در واقع برنامه هاي شش گانه توسعه و ايضا برنامه ششم توسعه در هيچ يک از سطوح راهبردي (چشم انداز يا بلند مدت )،
تاکتيکي (ميانمدت) و عملياتي (کوتاه مدت) با يک شکست تمام عيار روبرو شده است و البته دلايل مشخصي دارد که در اين مجال نميگنجد.
اما انچه روحاني به دولت سيزدهم تحويل ميدهد مشتي دروغ و وعده هاي محقق نشده با يک سطح توقع بسيار بالا در سطوح مختلف عوام و خواص و البته اقتصادي ويران شده و کروناي افسار گسيخته با سطح واکسيناسيون پايين و ايستگاه فاجعه بار برجام در وين...
نشان به آننشان که مسعود نيلي در حضور ابراهيم رئيسي يک هشدار تلخ ميدهد: اقتصاد ايران در آستانه وقوع يک شرايط تورمي شديد غيرقابل کنترل است!
از آنسوي فرشاد مومني، (اقتصاددان و عضو هيات علمي دانشگاه علامه) نيز ميگويد: ۸۹ درصد فقراي ايران شاغل و بازنشسته هستند. برخي با اينکه کار ميکنند و شاغلند اما فقيرند و از هزينه هاي زندگي شان بر نمي آيند، از اين مشاغل به عنوان شغل انگلي ياد ميشود.
اما به دروغهاي اين چند روز روحاني نگاه کنيد...
دروغهايي که مردم را خسته کرده است و تنها با رفتن روحاني در ۱۸ روز ديگر پايان خواهد يافت...
۱-وقتي تيم ملي ما در مذاکرات پيروز ميشود و۳ گل ميزند، چرا سختمان است که دست بزنيم؟ چرا سختمان است در برابر بازيگران قوي صحنه بينالمللي تعظيم کنيم؟
۲- ما سفره احياي برجام را براي دولت بعدي آماده کرديم !
۳-چرا وقتي تيم ملي ما در مذاکرات پيروز مي شود چرا برايمان سخت است کف بزنيم و تعظيم کنيم؟ اين جناح و آن جناح ندارد !
۴- اگر اصل ۶۰ لطمه نمي خوردکه در آذرماه لطمه خورد، و اگر ۱۱ آذر لطمه نمي خورديم در اسفند ماه برجام تکميل شده بود و مردم عيد و فروردين ديگري مي ديدند.ما سفره احياي برجام را براي دولت بعدي آماده کرديم!
۵- هر آنچه از مذاکره خواستيم به آن برسيم رسيديم !
۶- در سال ۹۵ و ۹۶ هم سانتريفيوژ چرخيد هم زندگي مردم !
۷- تورم تک رقمي طي ۳ سال در تاريخ ايران بي سابقه است!
۸- ريشه مقاومت در جنگ اقتصادي، توافق سال ۹۴ بود !
۹- تمام گشايش هاي اخير در سايه مذاکره محقق شد، هر کس هر چيز ديگر بگويد دروغ مي گويد!
مي گويند طرف مقابل مذاکره را مي شکند؛ خوب پيمان پيامبر را هم مي شکستند.
حال قضاوت با مردم فهيم مردم ايران زمين...